بهانه‌ای برای توقیف – بهانه‌ای برای فیلتر

شرق باید توقیف می‌شد، ساقی قهرمان بهانه خوبی بود!
وب2 باید فیلتر می‌شد، مصاحبه با رادیو زمانه بهانه خوبی بود!

پ.ن1: دکتر می‌خواستی انقلاب مخملی به پا کنی هان!؟!

پ.ن2: وبلاگ جدید دکتر عزیزمان، روشنفکر صبور وبلاگستان، کسی که بسیار از او آموخته‌ایم:
http://mhmazidi2.wordpress.com

پ.ن3: سطح درک و فهم آقایون را ببینید!

14 دیدگاه »

  1. مهدی said

    یک احساسی بهم میگه بلاخره درست میشه .اما کی نمیدونم.

    آناهیتا: امیدواریم

  2. سیروس said

    Liberté

    Sur mes cahiers d’écolier
    Sur mon pupitre et les arbres
    Sur le sable sur la neige
    J’écris ton nom

    Sur toutes les pages lues
    Sur toutes les pages blanches
    Pierre sang papier ou cendre
    J’écris ton nom

    Sur les images dorées
    Sur les armes des guerriers
    Sur la couronne des rois
    J’écris ton nom

    Sur la jungle et le désert
    Sur les nids sur les genêts
    Sur l’écho de mon enfance
    J’écris ton nom

    Sur les merveilles des nuits
    Sur le pain blanc des journées
    Sur les saisons fiancées
    J’écris ton nom

    Sur tous mes chiffons d’azur
    Sur l’étang soleil moisi
    Sur le lac lune vivante
    J’écris ton nom

    Sur les champs sur l’horizon
    Sur les ailes des oiseaux
    Et sur le moulin des ombres
    J’écris ton nom

    Sur chaque bouffée d’aurore
    Sur la mer sur les bateaux
    Sur la montagne démente
    J’écris ton nom

    Sur la mousse des nuages
    Sur les sueurs de l’orage
    Sur la pluie épaisse et fade
    J’écris ton nom

    Sur les formes scintillantes
    Sur les cloches des couleurs
    Sur la vérité physique
    J’écris ton nom

    Sur les sentiers éveillés
    Sur les routes déployées
    Sur les places qui débordent
    J’écris ton nom

    Sur la lampe qui s’allume
    Sur la lampe qui s’éteint
    Sur mes maisons réunis
    J’écris ton nom

    Sur le fruit coupé en deux
    Dur miroir et de ma chambre
    Sur mon lit coquille vide
    J’écris ton nom

    Sur mon chien gourmand et tendre
    Sur ces oreilles dressées
    Sur sa patte maladroite
    J’écris ton nom

    Sur le tremplin de ma porte
    Sur les objets familiers
    Sur le flot du feu béni
    J’écris ton nom

    Sur toute chair accordée
    Sur le front de mes amis
    Sur chaque main qui se tend
    J’écris ton nom

    Sur la vitre des surprises
    Sur les lèvres attentives
    Bien au-dessus du silence
    J’écris ton nom

    Sur mes refuges détruits
    Sur mes phares écroulés
    Sur les murs de mon ennui
    J’écris ton nom

    Sur l’absence sans désir
    Sur la solitude nue
    Sur les marches de la mort
    J’écris ton nom

    Sur la santé revenue
    Sur le risque disparu
    Sur l’espoir sans souvenir
    J’écris ton nom

    Et par le pouvoir d’un mot
    Je recommence ma vie
    Je suis né pour te connaître
    Pour te nommer
    Liberté

    (Paul Eluard)

  3. mhmazidi said

    آناهيتا جان. باز كه چوب‌كاری فرمودي. صبور يه كم هستم ولي در مورد روشنفكر هنوز خيلي خيلي خيلي مونده كه بشم.هرچند افتخار بسيار بزرگيه اگه روزی آدم بتونه اسم روشنفكر روي خودش بذاره.
    باز هم ممنون از اين همه محبتت.

    آناهیتا: دکترجان شکست نفسی می فرمایید. باور کنید این متن چند صفحه ای بود، نمی دونم چرا عوضش کردم. با دلیل و مدرک همه تعریف و تمجیدهارو ثابت کرده بودم!! :دی ایشالا همیشه موفق باشید

  4. Keshvary said

    سطح درک را دیدیم ولی نپسندیدیم …

  5. Keshvary said

    راستی خانوم دانشور من جسارت کردمو و بعد از این همه دوستی شما رو اد کردم . قابل دونستید اد بفرمایید …

    آناهیتا: درود؛ سپاسگزارم

  6. سیروس said

    هاها ای نامرد ..
    سلام
    خب نامردی دیگه چون مرد نیستی دختری 🙂
    جواب همه رو داده بودی بجز من 😦
    برای همین منم تو وبلاگم بهت لینک نمیدم 🙂
    یه چیزی این برفای تو وبلاگت که اومده خیلی ادم دلش برف بازی میخواد پیش ما برف اومده ولی رو کوهاست میشه رفت ولی خیلی سرده

    آناهیتا: درود سیروس جان؛ من از کامنت شما چیزی نفهمیدم! چطوری جواب می دادم؟ ولی خیلی ممنونم که دوباره نظر ثبت کردید.

  7. modir said

    دنیا همیشه رو یه پاشنه نمی چرخه این فیلترینگ هم زیاد دوام نداره . راستی شما قرار بود در مورد کمپینتون یه توضیحاتی بنویسید . یادتون که نرفته .

    آناهیتا: درود مدیر عزیز؛ چه خبر؟ کی برگشتید؟ به قول دکتر مزیدی می گفتید گاوی گوسفندی… / در مورد کمپین هنوز چیزی ننوشتم چون نمی خوام بی محتوا باشه؛ فعلا درحال برنامه ریزی هستیم برای تیم اصفهان، وبلاگ و مطالب. البته این نکته ناگفته نماند که فعالیت کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانینی هست که ممکن است به تضعیف حقوق خانم‌ها بیانجامد. نمی دونم چرا بعضی آقایون فکر می کنند این تیم در مقابل حقوق آقایون قد برافراشته! در حالی که بسیاری از فعالین گروه تغییر برای برابری را آقایون تشکیل داده اند. شادآزاد باشی

  8. سجاد said

    ای بابا این دکترم که جا زد به ق-لتر شدن سریع خونشو عوض کرد از این کارش خیلی خیلی بدم اومد احساس کردم که زیر پا نابودش کردن خودشو خورد کرد
    اونا همینو می خان اینو می خان که بخاطر این کارای اونا پا پس بکشیم ولی نمی کشیم حالا می خاد که ف-ل-تر باشه یا نباشه اونایی که باید ببینن می بینن
    من امشب اعصاب ندارم نمی دونم چرا هر جایی میرم باز به گند کاری های این دولتی ها بر می خورم چقدر باید فحش بدم دیگه

  9. سیروس said

    بابا برا شوخی گفتم اون چیزا رو
    اون شعر در مورد آزادی بود
    معنی شعر رو می نویسم برات :

    آزادي

    بر روي دفتر هاي مشق ام بر روي درخت ها و ميز تحريرم بر برف و بر شن مي نويسم نامت را.
    روي تمام اوراق خوانده بر اوراق سپيد مانده سنگ ، خون ، کاغذ يا خاکستر مي نويسم نامت را.
    بر تصاوير فاخرروي سلاح جنگيان بر تاج شاهان مي نويسم نامت را.
    بر جنگل و بيابان روي آشيانه ها و گل هابر بازآواي کودکيم مي نويسم نامت را.
    بر شگفتي شبها روي نان سپيد روزهابر فصول عشق باختن مي نويسم نامت را.
    بر ژنده هاي آسمان آبي ام بر آفتاب مانده ي مرداب بر ماه زنده ي درياچه مي نويسم نامت را.
    روي مزارع ، افق بر بال پرنده ها روي آسياب سايه ها مي نويسم نامت را.
    روي هر وزش صبحگاهان بر دريا و بر قايقها بر کوه از خرد رها مي نويسم نامت را.
    روي کف ابرها بر رگبار خوي کرده بر باران انبوه و بي معنا مي نويسم نامت را.
    روي اشکال نوراني بر زنگ رنگها بر حقيقت مسلم مي نويسم نامت را.
    بر کوره راه هاي بي خواب بر جاده هاي بي پاياب بر ميدان هاي از آدمي پُرمي نويسم نامت را.
    روي چراغي که بر مي افروزد بر چراغي که فرو مي رد بر منزل سراهايم مي نويسم نامت را.
    بر ميوه ي دوپاره از آينه و از اتاقم بر صدف تهي بسترم مي نويسم نامت را.
    روي سگ لطيف و شکم پرستم بر گوشهاي تيز کرده اش بر قدم هاي نو پايشمي نويسم نامت را.
    بر آستان درگاه خانه ام بر اشياي مأنوس بر سيل آتش مبارک مي نويسم نامت را.
    بر هر تن تسليم بر پيشاني يارانم بر هر دستي که فراز آيد مي نويسم نامت را.
    بر معرض شگفتي ها بر لبهاي هشياربس فراتر از سکوت مي نويسم نامت را.
    بر پناهگاه هاي ويرانم بر فانوس هاي به گِل تپيده امبر ديوار هاي ملال ام مي نويسم نامت را.
    بر ناحضور بي تمنا بر تنهايي برهنه روي گامهاي مرگ مي نويسم نامت را.
    بر سلامت بازيافته بر خطر ناپديدارروي اميد بي يادآورد مي نويسم نامت را.
    به قدرت واژه اي از سر مي گيرم زندگي از براي شناخت تو من زاده ام
    تا بخوانمت به نام:

    آزادي.

    آناهیتا: درود؛ حالا خوب شد! از ترستون مجبورم یه جواب همینجوری بنویسم!! شادآزاد باشی :))

  10. سلام…..
    احساس نمی کنید درباره ی آقای کامران نجف زاده اشتباه فکر میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    اگه انتقاد سازنده ای دارید می تونید سری به وبشون بزنید:

    http://www.najafzadeh.ir

    آناهیتا: حاج آقا چه ربطی داشت!؟ البته من فکر نمی کنم در موردش اشتباه فکر می کنم!!!

  11. madjidafshari said

    از جمود و خمود آقایان همین بس که وقتی در نیروگاه راه نیفتاده اتمی بوشهر لامپی روشن میشود حاشاو مرحبا میگویندکه عجب پرنور است این لامپ برافروخته به برق اتمی.حال زمانی که به اقایان میگویند فیلترکنید آنرا با فیلتر چراغ فکرشان میسنجند و هر چیزی فراتر از آن را پایین میکشند.

  12. rooznote said

    مانده تا برف زمین آب شود…
    در نخستین روز میلادی به روزم دوست قدیمی

  13. بابک said

    ایشون کی بودند که که از این نجف زاده تعریف کردند؟؟؟؟؟؟؟
    عزیزم خودت در اشتباهی. کیه که اونو نشناسه. اصلا اون کیه مگه؟
    دوست ندارم این همه حرف پشت سرش گفته بشه. اصلا تو حد این حرفا نیست. بی خیالللللللللل
    ————————–
    آناهیتا عالی بود
    موفق باشی

  14. حسین said

    منم بادوست خوبم بابک موافقم
    مگه این بابا به غیر از تعریف و تمجید ,که ادم یه حال دیگه میشه چه کاری بلده؟
    اصلا برید تو بلاگش که اول نظرها کنترل میشه نظر بذارید هرچی میتونید براش هورا بکشید
    دست از سر ما هم بردارید چون دیگه مویی نمونده . حاج اقا

RSS feed for comments on this post · TrackBack URI

برای حسین پاسخی بگذارید لغو پاسخ